فـصــــــل تــــازه

یه فصل پاک، یه فصل امن و بی وحشت برای تو که یه گلبرگ زود رنجی ...

فـصــــــل تــــازه

یه فصل پاک، یه فصل امن و بی وحشت برای تو که یه گلبرگ زود رنجی ...

زن

زن عشق می کارد و کینه درو می کند...

 دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر...

 می تواند تنها یک همسر داشته باشد

 و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی ....

برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است

 و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ...

 در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ...

 او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ...

 او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی....

او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ....

 او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ....

 او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...

و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛

 پیر می شود و میمیرد...

و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند

 چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،

 زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛

 گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛

 سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند...

و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد...!

و این رنج است

نظرات 3 + ارسال نظر
زری دوشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:24 ب.ظ http://myheart-z.tk

تو هم از دکتر شریعتی مطلب گذاشتی . تفاهم

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:44 ب.ظ http://4ghr4b.blogfa.com

سلام گلم وبت خیلی نازه به منم سر بزن اگه مشاوره هم احتیاج داشتی در خدمتم

صوری. دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:50 ق.ظ

منم مشاوره میخواااااااااااااااام
:-(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد