فـصــــــل تــــازه

یه فصل پاک، یه فصل امن و بی وحشت برای تو که یه گلبرگ زود رنجی ...

فـصــــــل تــــازه

یه فصل پاک، یه فصل امن و بی وحشت برای تو که یه گلبرگ زود رنجی ...

کلاغ عاشق

کلاغ عاشق

یه روزی آقای کلاغ ، ....... یا به قول بعضیا زاغ
 
رو دوچرخه پا می‌زد، ........ رد شدش از دم باغ
 

afzay.com-kalagheashegh-001.jpg

 
پای یک درخت رسید ، ........ صدای خوبی شنید
 
نگاهی کرد به بالا ،........... صاحب صدا رو دید
 
 
 
یه قناری بود قشنگ ، ......... بال و پر ، پر آب و رنگ
 
وقتی جیک جیکو می‌کرد ، ......... آب می‌کردش دل سنگ
 


afzay.com-kalagheashegh-002.jpg

 
قلب زاغ تکونی خورد ،...... قناری عقلشو برد
 
توی فکر قناری ، .........تا دو روز غذا نخورد




afzay.com-kalagheashegh-003.jpg


روز سوم کلاغه ،........‌رفتش پیش قناری
 
گفتش عزیزم سلام ، ........اومدم خواستگاری!
 
afzay.com-kalagheashegh-004.jpg
 
نگاهی کرد قناری ، ......بالا و پایین، راست و چپ
 
پوزخندی زد به کلاغ ،....... گفتش که عجب! عجب
 
منقار من قلمی ، .......منقار تو بیست وجب
 
واسه چی زنت بشم؟..... مغز من نکرده تب
 
کلاغه دلش شیکست ،..... ولی دید یه راهی هست
 
برای سفر به شهر ،...... بار و بندیلش رو بست
 
یه مدت از کلاغه ،......... هیچ کجا خبر نبود
 
وقتی برگشت به خونه ،........ از نوکش اثر نبود
 
داده بود عمل کنن ، ........منقار درازشو
 
فکر کرد این بار می‌خره ،.... قناریه نازشو
 
 
 
باز کلاغ دلش شیکست ، ........نگاه کرد به سر و دست
 
آره خب، سیاه بودش! .......اینجوری بوده و هست
 
دوباره یه فکری کرد ، .......رنگ مو تهیه کرد
 
خودشو از سر تا پا ،........ رفت و کردش زرد زرد
 
رفتش و گفت: قناری! ......اومدم خواستگاری
 
شدم عینهو خودت ،......... بگو که دوسم داری
 
اخمای قناریه ، .......دوباره رفتش تو هم!
 
afzay.com-kalagheashegh-005.jpg
 
کله‌مو نگاه بکن ،......... گیسوهام پر پیچ و خم
 
موهای روی سرت ،........ وای که هست خیلی کم
 
فردا روزی تاس می‌شی!...... زندگی‌مون میشه غم
 
کلاغ رفتش خونه ........نگاه کرد به آیینه
 
نکنه خدا جونم ! .......سرنوشت من اینه؟!
 
ولی نا امید نشد ،...... رفت تو فکر کلاگیس
 
گذاشت اونو رو سرش ، ....تفی کرد با دو تا لیس
 
کلاه گیسه چسبیدش ،.... خیلی محکم و تمیز
 
روی کله‌ی کلاغ ،..... نمی‌خورد حتی لیز



afzay.com-kalagheashegh-006.jpg
 
نگاه که خوب می‌کنم ، ....می‌بینم گردنتو
 
یه جورایی درازه ، ......نمی‌شم من زن تو
 
کلاغه رفتشو من ،...... نمی‌دونم چی جوری
 
وقتی اومدش ولی ، .....گردنش بود اینجوری
 
afzay.com-kalagheashegh-007.jpg


خجالت نمی‌کشی؟.... واسه گوشتای شیکم!؟
 
دوست دارم شوهر من ، .....باشه پیمناست دست کم!
 
دیگه از فردا کلاغ ،.... حسابی رفت تو رژیم
 
می‌کردش بدنسازی ، .....بارفیکس و دمبل و سیم
 
بعدش هم می‌رفت تو پارک ،..... می‌دویید راهای دور
 
آره این کلاغ ما ،‌.....خیلی خیلی بود صبور



afzay.com-kalagheashegh-008.jpg


واسه ریختن عرق ، .....می‌کردش طناب‌بازی
 
ولی از روند کار ، ....نبودش خیلی راضی
 
پا شدی رفتش به شهر ،.... دنبال دکتر خوب
 
دو هفته بستری شد ، .....که بشه یه تیکه چوب
 
قرصای جور و واجور ، ....رژیمای رنگارنگ
 
تمرینهای ورزشی ، ....لباسای کیپ تنگ
 
آخرش اومد رو فرم ، .....هیکل و وزن کلاغ
 
با هزار تا آرزو ، .....اومدش به سمت باغ
 

afzay.com-kalagheashegh-009.jpg

وقتی از دور میومد ، .....شنیدش صدای ساز
 
تنبک و تنبور و دف ، ....شادی و رقص و آواز
 
دل زاغه هری ریخت !........ نکنه قناریه؟
 
شایدم عروسی ......... بازای شکاریه!!
 
afzay.com-kalagheashegh-010.jpg



دیدش ای وای قناری ، .....پوشیده رخت عروس
 
یعنی دامادش کیه؟ .....طاووسه یا که خروس؟
 
هی کی هست لابد تو تیپ ، ....حرف اولو می‌زنه!
 
توی هیکل و صورت ،‌ ....صد برابر منه
 
کلاغه رفتشو دید ،..... شوهر قناری رو
 
شوکه شد ، نمی‌دونست، ....چیز اصل کاری رو!
 
می‌دونین مشکل کار ،.... از همون اول چی بود؟
 
کلاغه دوچرخه داشت ،‌.....صاحب بی ام و نبود
 
afzay.com-kalagheashegh-011.jpg



.
.
.



آقایون ، عیبی نداره ، گهی زین به پشت و گهی پشت به زین، آقایونی که "بی ام و" ندارن ، عوضش خوب میدونن وقتی "بی ام و" دار شدن با خانما چطور باید رفتار کنن ...
 آقایونی هم که الان "بی ام و" دارن حتمن یادشون باشه که گــــول نخورن

;)

زیبا

مثل آن راننده تاکسی‌ای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی بلند می گوید: روز خوبی داشته باشی.

آدم‌هایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان می شوی، دستپاچه رو بر نمی‌گردانند، لبخند می زنند و هنوز نگاهت می کنند...

آدم‌هایی که حواسشان به بچه های خسته ی توی مترو هست، بهشان جا می دهند، گاهی بغلشان می کنند.

دوست هایی که بدون مناسبت کادو می خرند، مثلا می گویند این شال پشت ویترین انگار مال تو بود یا گاهی دفتریادداشتی، نشان کتابی، پیکسلی.

آدم‌هایی که از سر چهار راه نرگس نوبرانه می خرند و با گل می روند خانه.

آدم‌های پیامک‌های آخر شب، که یادشان نمی رود گاهی قبل از خواب، به دوستانشان یادآوری کنند که چه عزیزند، آدم‌های پیامک‌های پُر مهر بی بهانه، حتی اگر با آن ها بدخلقی و بی حوصلگی کرده باشی.

آدم‌هایی که هر چند وقت یک بار ایمیل پرمحبتی می زنند که مثلا تو را می خوانم و بعد از هر یادداشت غمگین خط‌هایی می نویسند که یعنی هستند کسانی که غم هیچ کس را تاب نمی آوردند.

آدم‌هایی که حواسشان به گربه ها هست، به پرنده ها هست...

آدم‌هایی که اگر توی کلاس تازه وارد باشی، زود صندلی کنارشان را با لبخند تعارف می کنند که غریبگی نکنی.

آدم‌هایی که خنده را از دنیا دریغ نمی کنند، توی پیاده رو بستنی چوبی لیس می زنند و روی جدول لی لی می کنند.

همین‌ها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند برای زندگی کردن...

مثل دوستی که همیشه موقع دست دادن خداحافظی، آن لحظه‌ی قبل از رها کردن دست، با نوک انگشت‌هاش به دست‌هایت یک فشار کوچک می دهد… چیزی شبیه یک بوسه..!!!

آموختن

چیز هایی که از والدین آموختم

 

هر کاری جایی دارد:
اگر می خواهید همدیگه رو بکشید برید بیرون! من تازه اینجا رو تمیز کردم!
 

دعا:
دعا کن سر جاش باشه وگرنه…!
 

منطق:
به خاطر اینکه من می گم!
 

آینده نگری:
اگر از اون تاب بیافتی و گردنت بشکنه محاله با خودم ببرمت خرید!
 

رعایت آداب غذا خوردن:
موقع غذا خودن دهنت رو ببند!
 

توجه:
اگر بدونی پشت گوش هات چقدر چرکه!
 

استقامت:
تا وقتی کلم بروکلی هاتو نخوردی از جات تکون نمی خوری!
 

چرخه ی زندگی:
من تورو به دنیا آوردم و اگر بخوام خودم هم شرت رو از این دنیا می کنم!
 

اصلاح رفتار:
تو دیگه مثل بابات رفتار نکن!
 

قناعت:
میلیون ها بچه کم شانس توی دنیا هستن که آرزو می کردن من مادرشون بودم!
 

انتظار:
وایسا برسیم خونه…
 

مراقب از خود:
ژاکتت رو بپوش! یه جوری رفتار می کنی انگار من که مادرتم نمی دونم کی سردت میشه!
 

رشد کردن:
اگر اسفناج نخوری بزرگ نمیشی!
 

کنایه:
گریه می کنی؟ حالا یه کاری می کنم که واقعا اشکت در بیاد!
 

ژنتیک:
باید به خاطر ژن بابات باشه!
 

اصل و نصب:
این چه وضع اتاقه؟ مگه تو طویله به دنیا اومدی؟
 

خرد:
وقتی به سن من برسی می فهمی!
 

عدالت:
یه روزی بچه داری میشی و امیدوارم بچه هات عین خودت بشن

 

"   ولی چه کنم که عاشق والدینم هستم "

جالـــــب


اثر خطوط و اشکال روی زبان درست همانند اثر انگشت عمل میکند . یعنی هر انسانی خطوطی کاملا منحصر به فرد روی زبانش دارد . از این رو اثر زبان میتواند به عنوان یکی از فاکتورهای تشخیص هویت مورد استفاده قرار بگیرد.



2- پوست

انسان نیز مانند دیگر پستانداران هر لحظه در حال پوست انداختن است . طبق تحقیقات انسان در هر ساعت ۶۰۰ هزار ذره از پوست خود را در فضا پراکنده میکند . این مقدار برابر 700 گرم پوست در هر سال می باشد . به صورت میانگین انسان در سن 70 سالگی تقریبا به میزان پنجاه کیلوگرم پوست اندازی کرده است.



۳- تعداد استخوان ها

جالب است بدانید که کودک انسان تعداد بیشتری استخوان نسبت به یک فرد بزرگسال دارد .ما زندگی مان را با ۳۵۰ استخوان شروع میکنیم ،اما در طول دوره رشد تا سن بلوغ به علت پیوستن استخوان ها به یکدیگر این مقدار به ۲۰۶ عدد استخوان کاهش پیدا میکند .



۴- تغییرات معده

هر سه یا چهار روز یکبار تغییراتی در معده شما بوجود می آید. اسیدهای قوی که معده برای هضم غذا به کار میگیرد ، باعث تاثیراتی روی خود آن نیز می شود . البته معده مکانیزمی برای جلوگیری از هضم کامل خود دارد .


 


5- حافظه بویایی

حس بویایی ما به قدرت حس بویایی سگ سانان نیست و فقط میتوانیم ۵۰ هزار رایحه مختلف را به خاطر بسپاریم.


 


6- طول روده باریک

طول روده های باریک تقریبا ۴ برابر بلندتر از قد متوسط انسان است . اگر روده های باریک به شکل کنونی خود نبودند ، طول آن ها به ۵ تا ۷ متر می رسید .


 


۷- باکتری ها

در هر اینچ مربع از پوست بدن انسان نزدیک به ۳۲ میلیون باکتری زندگی میکنند که بیشتر این باکتری ها بی ضرر هستند.


 


۸- بوی پا

منشا بوی پا غدد عرقی هستند . در یک جفت پا ۵۰۰ هزار غده تولید غرق در حال فعالیت است که میتوانند روزانه نیم لیتر عرق تولید کنند.


 


9-  سرعت عطسه

هوایی که موقع عطسه کردن از دهان خارج میشود بالغ بر ۱۶۰ کیلومتر در ساعت سرعت دارد.عطسه کردن فشار بسیار زیادی به بدن تحمیل میکند. محال است که بتوانید چشمان خود را هنگام عطسه باز نگه دارید.


 


۱۰- مسیر خون

 خون مسیر زیادی را در هر لحظه در بدنتان طی میکند . تقریبا نزدیک به ۱۰۰ هزار کیلومتر مسیر خونی در بدن وجود دارد . قلب این عضو حیاتی و پرکار بدن روزانه دو هزار گالن خون (برابر با ۷۵۰۰ لیتر) را در این مسیرها پمپاژ میکند.


 


۱۱- مقدار بزاق

شما مایل به شنا در آب بزاق دهانتان نیستید ،اما جالب است بدانید که هر شخص به طور میانگین در طول زندگی اش نزدیک به ۲۴ هزار لیتر بزاق تولید میکند . این مقدار برای پرکردن دو استخر شنا کافیست.



۱۲- صدای خر و پف

بعد از سن ۶۰ سالگی ، 60 درصد مردان و 40 درصد از خانم ها شروع به خر و پف خواهند کرد.صدای خر و پف میتواند تا حد کر کردن پیش برود. عموما صدای خر و پف ۶۰ دسیبل است که یعنی به بلندی صدای صحبت کردن معمولی اما این صدا میتواند تا ۸۰ دسیبل نیز پیش برود. ۸۰ دسیبل یعنی صدای یک دریل بادی که در حال نفوذ به بتن است . صدای بالای ۸۵ دسیبل برای گوش انسان بسیار مضر میباشد و ممکن است باعث کری شود.



۱۳- رنگ و تراکم مو

آیا میدانستید تراکم موی سر را از روی رنگ آن میشود تخمین زد؟ به طور میانگین هر انسان ۱۰۰ هزار پیاز مو روی سرش دارد . هرکدام از این پیازهای مو در طول زندگی انسان قادر به تولید ۲۰ تار مو میباشند. افرادی که موهای بلوند دارند از بیشترین میزان پیاز مو در مقایسه با دیگر رنگ ها سود میبرند، در نتیجه این افراد موهای پرپشت تری خواهند داشت. تعداد میانگین پیاز مو برای موهای بلوند ۱۴۶ هزار ، برای موهای مشکی ۱۱۰ هزار ، برای موهای قهوه ای ۱۰۰ هزار و در آخرین رده برای موهای قرمز ۸۶ هزار عدد میباشد




۱۴- رشد ناخن ها

اگر ناخن های دست تان نسبت به ناخن پای شما خیلی زودتر رشد میکند این کاملا طبیعی است . ناخن هایی که بیشتر در معرض استفاده قرار میگیرند زودتر رشد میکنند. ناخن انگشت های بلندتر و دستی که با آن مینویسید بیشترین رشد را دارند. به طور میانگین ناخن ها در هر ماه به اندازه یک دهم اینچ رشد میکنند.



۱5- نیاز به خواب

شاید بعضی اوقات بگویید که دارم از شدت خواب میمیرم ، اما به معنای کلمه توجه نداشته اید . شما بدون خوردن غذا تا هفته ها زنده میمانید ، اما بعد از ۱۱ روز نخوابیدن ، برای همیشه به خواب خواهید رفت.





فرار از زندگی

روزی شاگردی به استاد خویش گفت:استاد می خواهم یکی از مهمترین خصایص انسان ها را به من بیاموزی؟استاد گفت: واقعا می خواهی آن را فرا گیری؟شاگرد گفت:بله با کمال میل.استاد گفت:پس آماده شو با هم به جایی برویم.شاگرد قبول کرد.استاد شاگرد جوانش را به پارکی که در آّن کودکان مشغول بازی بودند،برد.

استاد گفت:خوب به مکالمات بین کودکان گوش کن.مکالمات بین کودکان به این صورت بود:
-الان نوبت من است که فرار کنم و تو باید دنبال من بدوی.
-نخیر الان نوبت توست که دنبالم بدوی.
-اصلا چرا من هیچوقت نباید فرار کنم؟
و حرف هایی از این قبیل.

استاد ادامه داد:همانطور که شنیدی تمام این کودکان طالب آن بودند که از دست دیگری فرار کنند.انسان نیز این گونه است.او هیچگاه حاضر نیست با شرایط موجود رو به رو شود و دائم در تلاش است از حقایق و واقعیات زندگی خود فرار کند و هرگز کاری برای بهبود زندگی خود انجام نمی دهد.تو از من خواستی یکی از مهم ترین ویزگی های انسان را برای تو بگویم و من آن را در چند کلام خلاصه میکنم:تلاش برای فرار از زندگی.